• وبلاگ : گل نرگس ... مهدي فاطمه
  • يادداشت : بوي بهشت ( سفرنامه كربلا - قسمت سوم )
  • نظرات : 6 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + محسن 

    سلام به همه دوستاي عزيزم

    ازمدير وبلاگ اجازه ميخوام که به نظر قبلي جواب بدم واز ايشون خواهش ميکنم که لطف کنن واين متنو به صورت عمومي به نمايش بذارن،ممنونشون ميشم.

    قبل از هرچيز لازمه به دوستاي خوبم عرض کنم:باور کنيد من شناخت خاصي از مدير اين وبلاگ ندارم،والبته از اخلاقيات بنده اينه که:بيجا از کسي طرفداري نميکنم والکي کسي رو تاييدنميکنم...بااين احوالات نظرقبلي رو تاحدود زيادي بي منطقانه ودور از انصاف ديدم ولازم دونستم که ساکت نباشم وجواب اين عزيزو بدم.

    ضمن عرض سلام...

    اولا به نظر من نوشتن(مهم نيست)به جاي(نام)يه نوع بي احترامي،بي ادبي ويه جورايي ازسر ترسه(البته ببخشيد ها).حرفتون ياحقه يا ناحق.کسي که حرفش حقه لزومي نداره از گفتن اسمش واهمه داشته باشه،کسي که ناحق ميگه از معرفي خودش ميترسه...

    دوما:برادر ياخواهر گرامي!شما به حالات شخصي ومعنوي ديگران چيکار داريد؟که درعين پررويي ميگيد کربلا تنها گريه ودلتنگي نيست.(همين حرفتون باعث شد که جوابتونو بدم).شما طبق چي،خيلي راحت نظر مي ديدکه:گريه يکي ازچيزاي خيلي خيلي کوچيک نهضت عاشوراس؛آخه باسواد گريه چيز نيست و نهضت عاشورا تفسير داره،لطف کنيداگه نميتونيد تحليل درستي داشته باشيد،تواين زمينه ها نظر نديد.اصلا شما ميدونيد اشک برا ابي عبدالله يعني چي؟معني گريه بر ابي عبدالله رو ميفهميد؟عنايت حضرت زهرا (س)روبرگريه کناي امام حسين(ع)رومتوجه مي شيد؟شما ميدونيد که همين اشکا زندگي خيلي از جوونارومتحول کرده؟البته بعيد ميدونم متوجه اين صحبتا بشيد،اگه اينارو ميفهميديد،اونطور نمي گفتيد.درضمن طوري که از غيبت وتهمت گفتيد،اولش فکر کردم در حال خوندن نظر يکي از فضلام،تهمت زدن شما بارز تره که...آخه چي بهتون بگم؟به قول خودتون ايشاالله که هممون هدايت بشيم...شما با عنواناي مختلفي يه شخصو متهم کرديد.منظورتون از تهمت زدن به يه جمع چيه؟اينطور که از جواب مدير وبلاگ به نظرتون متوجه شدم جمع مد نظرافکار سالمي ندارن،وبايستي از جمعي که فاسد شده انتقاد شديد کرد واين اسمش تهمت نيست.

    سوما:شماچطور به خودتون اجازه ميديد در مورد يه مخلوق خدا اينطور قضاوت کنيد،گيرم که صحبتاتون درست باشه،وشخص مدنظر(مديروبلاگ)آدم بدي باشه،آخه جناب عالم بي علم:مگه راه توبه بسته شده و ما خبر نداشتيم؟ايشون اومده تووبلاگش،داره داد ميزنه،بابامن خيلي جاها توزندگيم اشتباه کردم،ملت،من از آقام شرمندم.خود خدا ميبخشه شما ول نميکني؟ببين خواهر عزيزم ويا برادر گلم:ازحرفم ناراحت نشو،به نظر من شما خيلي به خودتون اطمينان داريد خيلي راحت بديهاي ديگرونو مي بينيد،يادتون باشه خوباي زيادي يه شبه بد شدنو،بداي زيادي يه شبه اولياء شدن،پس ياد بگيريم که ديگه راحت درمورد ديگران قضاوت نکنيم،وبه افکارورفتارمون اطمينان مطلق نداشته باشيم.

    براتون آرزوي موفقيت ميکنم،خدانگهدار

    پاسخ

    هوالحي ...سلام و عرض ادب خدمت شما ،خوبيد ان شا الله ؟خونواده محترم خوبند ؟ از جوابتون ممنونم ، شما لطف داريد - اما اين دوست عزيزمون نگاه کاملا يک جانبه اي دارند ، بارها مورد لطف! خودشون و بعضي از دوستاشون قرار گرفتم ، نميدونم کجاي عالم گفتن که وقتي ديدي يه جايي داره اشتباه انجام ميشه ساکت باش و دهنتو ببند چون اگه رودررو انتقاد منصفانه کني اسمش ميشه تهمت !! به خداوندي خدا من هيچ ادعايي نداشتم ، ندارم و نخواهم داشت اما فکر نميکنم نوشتن توي وبلاگ شخصيم احتياج به نظر ايشون داشته باشه ! ضمن اينکه اين وبلاگ چندتا مخاطب خاص داره که فقط به عشق اونا مي نويسم . خدا اول منو هدايت کنه بعد ايشون رو ....آقا محسن بازهم از جواب شما ممنونم .التماس دعا - يا علي و يا حق

    سلام

    به وبلاگ نيشگون من هم سري بزن بدک نيست

    www.nishgoun.blogfa.com

    [گل]

    سلام ...

    روزه نمازت قبول باشه ...ابجي خانم يه سرم وب ما بيا


    التماس دعاي فرج مولامون امام عصر (عج)


    اللهم عجل لوليک الفرج

    با سلام

    به نظرم مي رسه كربلا رفتن خوبه اما مسئوليت مياره

    كربلا قبل از اينكه يه ضريح و يه شهر و و... باشه بايد تو قلب باشه

    قلبي كه دوروئي توش نباشه

    قلبي كه معرفت كربلائي داشته باشه

    قلبي كه غيبت توش نباشه

    كربلا تنها گريه ودلتنگي نيست

    خيلي چيزاس كه گريه و داتنگي يكي از چيزاي خيلي خيلي كوچيك نهضت عاشورا وقيام كربلاس

    اميدوارم همه ما مورد عنايت وهدايت قرار بگيريم و به جاي احساساتي عمل كردن ، درست عمل كردن را ياد بگيريم

    از يك طرف گريه نكينم وسفرنامه ننويسيمو و از يه طرف ژشت سر كسي حرف نزنيم و يا تهمت به جمعي نزنيم و ....

    خدايا چنان كن سرانجام كار كه توخوشنود باشي وما رستگار

    پاسخ

    سلام برادر يا خواهر گرامي ، دوست داشتم اسمتونم مينوشتيد تا راحت تر بتونم جوابتونو بدم ،گرچه حدس هم مي زنم کي باشيد ،با همه حرفاتون موافقم چون کربلا رفتن معرفت ميخواد که به حق همون امام حسيني که رفتم زيارتش، بارها جار زدم که من لايقش نبودم و معرفت نداشتم و پيدا هم نکردم ...سفرنامه نوشتن و توصيف اون لحظه ها هم برا اينه که يادم بياد چه لحظه هاي نابي رو از دست دادم و درک نکردم بلکم رفتارم اصلاح بشه ،ضمن اينکه وبلاگ يه صفحه شخصيه و من هر چي دلم بخواد توش مي نويسم ، از شما يا هيچ کس ديگه هم انتظار ندارم بيايد تعريف کنيد و ... يا بگم من کسي م و به چيز نداشته م مغرور بشم . اما انصاف و وجدان که شما بهش اشاره کرديد هم چيز خوبيه ! ميدونم که منو ميشناسيد و ميدونيد که بارزترين رفتار من رک بودنمه يا شايد هم توي مرام شما بي ادبيمه ، اما اينو اصلا قبول ندارم که پشت سر کسي حرف زدم چون مطمئنم منو ميشناسيد پس يادتون بياريد لحظه هايي رو که من بخاطر رو در رو گفتن انتقادام مورد لطف دوستاتون قرار گرفتم . ضمن اينکه اون جمع که شما ادعا مي فرماييد من بهشون تهمت زدم ، نصفشون دوستاي خودم هستم و داشتن ايرادهاي وارد به اون جمع و انتقاد بنده و امثال بنده (اونم رو در رو ) اسمش تهمت نيست جناب ! اميدوارم فرداي قيامت شرمنده شهدا و خونشون که به اسم دين داريم پايمالش مي کنيم نباشيم . ازتون عاجزانه ميخوام برام دعا کنيد بلکم بقول شما و دوستاتون که بارها مورد لطفشون ! قرار گرفتم ، آدم بشم .اينو جدي ازتون خواستم چون مطمئنم هنوز خيلي ميلنگم .يا علي و ياحق
    + دلسپرده 

    بسم رب المهدي

    سلام

    نميدونم شما كي نجف بودي ولي ما به تازگي ...

    دلم منتظر بهونس تا با يه چيز كوچيك هوايي شه

    برا نجف ‍‏برا كربلا ....

    خوشا به حالت كه گريت ميومده..

    من از شدت ابهت فقط مات بودم

    فقط محو شده بودم...

    چه سحري بود 19 ام تو حرم حضرت...

    وصف نا پذير...

    يا الله..

    التماس دعا..

     <      1   2