سفارش تبلیغ
صبا ویژن



جمعه - گل نرگس ... مهدی فاطمه






درباره نویسنده
جمعه - گل نرگس ... مهدی فاطمه
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
کربلا و امام حسین (ع)
مشهد و امام رضا (ع)
سوریه و بی بی زینب (س)
سفرنامه جنوب و غرب
من و تو
دل نوشت ها
رمضان
نازنین زهرا
متفرقه
تقریبا سیاسی
سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه
سردار شهید مهدی زین الدین
شهید سید رحیم خمیس آبادی
مناسبت ها و مراسم ها
مسابقات و طرح های مذهبی
زندگی نامه حضرت ابالفضل (ع)
ضیافت اندیشه 1389
قرار بود بریم ،ولی موندیم !

ذکر ایام هفته


لینکهای روزانه
گل نرگس...مهدی فاطمه ! [806]
[آرشیو(1)]

لینک دوستان

وبلاگ گروهی فصل انتظار
دست خط ...
لبگزه
شلمچه
حضور نور
مسجد ولیعصر (عج) کنگان
نجوای شبانه
پاک دیده
چفیه
آسمان سرخ
حرف دل
مجنون صفت
نیار یعنی آرزو
سحرخیز مدینه کی می آیی ؟
نوشابه ای با طعم بهائیت
خدای شاپرک ها
کمان نیوز
او خواهد آمد...
حدیث نفس
حجاب غیبت
حس غریب
*دفاع مقدس*
حریم یاس
مزار شهدا
منتظر کوچک
وب نوشته های حاج محمد
حدیث دل
تا کرببلا هست زمین را عشق است
دل نوشته های دو دختر شهید
گذر اقاقیا
عکس بان
ذهن نوشت
منتظر قائم آل محمد
زیباترین شکیب
چادر خاکی
من از دیار حبیب م
وادی
آوینار
الهی من لی غیرک ...
احسان پسر خوب مامان و بابا


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
جمعه - گل نرگس ... مهدی فاطمه


لوگوی دوستان




آمار بازدید
بازدید کل :987895
بازدید امروز : 45
بازدید دیروز :17
 RSS 

انتظار

صبح جمعه ست و تلویزیون روشنه ؛ صدای دعا خوندن مداح تو خونه می پیچه ...

بی اختیار با بعضی از فرازهای دعای ندبه ، اشکام جاری میشه و یه دنیا دلتنگی میریزه توی قلبم ...

یاد جمکران می افتم و اون روزای خوبی که با دوستام جلسه هفتگی آل یاسین داشتیم و ...

یه حال خوشی پیدا کردم ؛ یهو ازم میپرسه : بنظرت امام زمان (عج) شما رو دوست داره یا شما ایشون رو ؟

با گریه میگم : حتی اگه دوستم نداشته باشه ، من که دوسش دارم ...

میگه : اول آقا شما رو دوست داشته و داره ، بعد به شما اجازه دادن که ایشون رو دوست داشته باشی ...

بی اختیار بغضم میترکه ... راست میگه ...

اگه آقا هوای شیعه هاشون رو نداشتن؛ اگه ما رو دوست نداشتن ؛ چه بلاها که بر سرمون نازل نمیشد ...؟!

اگه خودشون دعا نمیکردن که خدا از گناهان شیعیان شون بگذرن ،اینقدر جسارت بر گناه پیدا نمیکردیم که ...


---------------------------------------------------------------------

پ.ن.1 : خیلی دوست تون دارم آقای غریبم :( همین تنها دارایی منه ؛ خودت حفظش کن و روز به روز بیشتر ...

پ.ن.2 : دارم میرم سر مزار (پسر عمه ی شهیدم ، سید رحیم ) ؛ خیلی دلتنگش هستم و کلی حرف دارم باهاش :(

پ.ن.3 : نوای وبلاگ و این تیکه ش : " ندیدم غریبی به تنهایی تو ... "‌

پ.ن.4 : خدایا ما رو عاقبت به خیر از دنیا ببر ... / التماس دعا / یا علی مدد



نویسنده » نرگس » ساعت 8:59 صبح روز جمعه 92 اسفند 2

حضرت مهدی

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

 مانند مرده ای متحرک شدم بیا

بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

 می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام

از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت

 بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم

از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت

 تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...

 مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

 حالا برای لحظه ای آرام می شوم

ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت

 
« سید حمیدرضا برقعی »


میدونم هیچوقت واستون شیعه یا حتی محب خوبی نبودم ولی از ته قلبم دوستتون دارم مولای رئوفم ...



نویسنده » نرگس » ساعت 4:12 صبح روز جمعه 91 اسفند 25