سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شهید - گل نرگس ... مهدی فاطمه






درباره نویسنده
شهید - گل نرگس ... مهدی فاطمه
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
کربلا و امام حسین (ع)
مشهد و امام رضا (ع)
سوریه و بی بی زینب (س)
سفرنامه جنوب و غرب
من و تو
دل نوشت ها
رمضان
نازنین زهرا
متفرقه
تقریبا سیاسی
سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه
سردار شهید مهدی زین الدین
شهید سید رحیم خمیس آبادی
مناسبت ها و مراسم ها
مسابقات و طرح های مذهبی
زندگی نامه حضرت ابالفضل (ع)
ضیافت اندیشه 1389
قرار بود بریم ،ولی موندیم !

ذکر ایام هفته


لینکهای روزانه
گل نرگس...مهدی فاطمه ! [806]
[آرشیو(1)]

لینک دوستان

وبلاگ گروهی فصل انتظار
دست خط ...
لبگزه
شلمچه
حضور نور
مسجد ولیعصر (عج) کنگان
نجوای شبانه
پاک دیده
چفیه
آسمان سرخ
حرف دل
مجنون صفت
نیار یعنی آرزو
سحرخیز مدینه کی می آیی ؟
نوشابه ای با طعم بهائیت
خدای شاپرک ها
کمان نیوز
او خواهد آمد...
حدیث نفس
حجاب غیبت
حس غریب
*دفاع مقدس*
حریم یاس
مزار شهدا
منتظر کوچک
وب نوشته های حاج محمد
حدیث دل
تا کرببلا هست زمین را عشق است
دل نوشته های دو دختر شهید
گذر اقاقیا
عکس بان
ذهن نوشت
منتظر قائم آل محمد
زیباترین شکیب
چادر خاکی
من از دیار حبیب م
وادی
آوینار
الهی من لی غیرک ...
احسان پسر خوب مامان و بابا


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
شهید - گل نرگس ... مهدی فاطمه


لوگوی دوستان




آمار بازدید
بازدید کل :987595
بازدید امروز : 30
بازدید دیروز :39
 RSS 

تجمع حامیان دکتر سعید جلیلی ،  بعدازظهر چهارشنبه در ورزشگاه شهید حیدرنیا تهران

دکتر جلیلی

دکتر جلیلی



نویسنده » نرگس » ساعت 4:11 عصر روز پنج شنبه 92 خرداد 23

« هوالمحبوب العارفین »

هرچند ما بدیم تو ما را بدان مگیر .....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو

shahid

دارم وبگردی می کنم که بطور اتفاقی به سایتی برمیخورم در مورد شهدا ...صدایی بلند میشه و توی اتاقم می پیچه ... شهید گمنام ....شهید گمنام
 ناخودآگاه دلم پرواز می کنه به سمت شهدا و مناطق عملیاتی .... به سمت بهشت خدا روی زمین ...به سمت آسمونا....خدایاااااااا
هرچقدر هم من بدم و از شهدا دوری می کنم و با گناهام دورتر و دورتر میشم ازشون اما بازم به مرام شهدا....بازم به مهربونی شهدا
بازم صدام میزنن و میخوان دستمو بگیرن....آی شهدااااا دلم گریه می خواد و ....یهو گونه هام خیس میشه....خدایا چقدر من ناسپاسم ؟؟
شهدا دلم برانون خیلی تنگ شده ...میدونم که این نوشته ها هم حاصل لطف شماست وگرنه دل سیاه منو چه به شهدا ؟!؟
شهدا در این هیاهو اسم شما مرهمی بود بر دل سیاه و خسته ام ...شهدا در این شهر پر زرق و برق دست منو رها نکنید ، میگم رها نکنید چون میدونم که گرفتید از سر لطفتون ، اما رهاش نکنید ....نذارید دلم از دست بره ....نذارید ازتون دور شم ...نذارید یه مرده متحرک بشم شهدااا
 
خلاصه اینکه شهدا با سلول به سلول وجودم دوستتون دارم

نوای وبلاگ
(آی شهیدان ....) رو خیلی دوست دارم .....صدای حاج مهدی سلحشوره

قبول کنن دارم میرم مزار شهدای استان کرمانشاه .... یا علی - التماس دعا



نویسنده » نرگس » ساعت 4:47 عصر روز پنج شنبه 89 مرداد 14

به نام او که شاهد است و شهدا را دوست دارد

مثل همیشه بی مقدمه : حالم خوب نیست ...
اگه بهتون بگن یکی از عزیزات (خدای ناکرده ) از دنیا رفته چه حالی میشی ؟!
اگه بگن 96 درصد سوخته اونوقت چی ؟!
حالا اگه بگن آتش سوزی احتمال زیاد عمدیه ؟!؟!؟!!
تصور کنید حال ما رو ، حالا که این اخبار رو باهم شنیدم ...
پسر عمه ای که برای من و همه فامیل برادری بزرگ تر بود توی ماموریت سپاه خودش رو به شهدا رسوند و کربلایی شد ...
شهید سید رحیم خمیس آبادی به آرزوی همیشگی خودش که شهادت بود رسید و از پیش ما پرکشید و رفت ...

 شهید سید رحیم خمیس آبادی

روی اعلامیه اش نوشتند :

ای یار تو عمری به شعف سوخته بودی        در آتش عشقی که خود افروخته بودی

پایان سفر  دیدمت  آن دم که در  آتش         بر گلشنی از نــــــــور نظر دوخته بودی

روحش شاد ، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

شادی روح تموم شهدا بخصوص این شهید عزیز 8 صلوات ختم بفرمایید .

 



نویسنده » نرگس » ساعت 12:33 صبح روز پنج شنبه 88 مهر 16