« هوالحی »
تو سگ را از سر سفره نراندی جزامی را به سوی خویش خواندی
فدای دردهـــــــایت هرچه دارم تو دریــــــــایی ولی دنیـــای دردی
زندگی من مال مجتبی ...قبله دلم خال مجتبی ...بو کنی اگر سینه مرا ...می دهد فقط بوی مجتبی ...
اونایی که منو میشناسن میدونن که چقدر به امام حسن حساسم ...از بچگی ارادت عجیبی به امام مجتبی داشتم و دارم ...
همیشه شهادت غریب مدینه که میشه ، غم آسمون میریزه تو دلم ...یه بغض عجیب میریزه توی گلوم ...
نمیدونم چی بگم و چی بنویسم که دلم آروم بگیره ...
امام حسن رو وقتی زهرش دادن شهید نشد ...امام حسن اونوقتی شهید شد که توی کوچه چادر مادرش خاکی شد ...اونوقتی شهید شد که مادرش راه خونه رو گم کرده بود ...اونوقتی شهید شد که مادرش تند تند میگفت حسنم به بابات علی چیزی نگو ...اونوقتی شهید شد که قاتل مادرش روی منبر پیغمبر می نشست و ... ! آخ بمیرم برا غریبیت مولای رئوفم ...
شهادت امام رضا که میشه تصور میکنی کنار حرمش نشستی و گریه میکنی ...روز عاشورا کربلا رو تصور میکنی و اون شش گوشه قشنگش ...شبای قدر خودتو توی نجف می بینی و اون بارگاه پرابهت مولا رو ...اما شهادت امام مجتبی که میشه دلت میمونه که کجا بره ...بره بقیع بی شمع و چراغ ؟؟ بره کنار قبر خاکیش که وهابی های از خدا بی خبر روغن سوخته روی قبرش ریختن ؟؟ بره پشت اون دیوار تاریک بشینه ؟؟ حتی برای گریه و نشستن پشت اون دیوارم باید سر ساعت بری ...
آخ امام خوب و مهربونم ، چقد دلم میخواد حرمتو ببینم ...یه حرم به بزرگی حرم امام رضا ، به باصفایی حرم امام حسین ، به اباهت حرم مولا علی ، به زیبایی حرم عباس ، به ...
دلم میخواد شهادتت که میشه ، تلویزیون حرم باصفای خودتو نشون بده نه نجف و کربلا و مشهد رو ...دلم میخواد شب شهادتت سینه زنی و مراسم حرمتو نشون بده ...آخ مولای کریمم تو چقد غریبی ...
خیلی دوستت دارم امام حسن مهربونم ...
بشنوید نوای زیبای وبلاگ رو ...»»» حسن کریم عالمینه ...حسن غریب تر از حسینه
التماس دعا - یا علی مدد - یا حق