هو الرئوف
سلام به همه منتظران ...
میخوام از شرهانی بگم براتون ...از بهشت خدا روی زمین !!
نمی دونید از روز عرفه تا حالا چند بار مردم و زنده شدم تا الان بتونم بنویسم ،هنوز هیچی ننوشتم گریه ام گرفته ...!! به خدا اینا همش حرف دلمه ....چندسالی میشه که با خاک های داغ جنوب و غرب انس گرفتم ،با تک تک مناطق خاطرات خیلی زیادی دارم ،خاک فکه ،شلمچه،طلائیه ،اروند و ...مرحم دلم شده توی این سال ها !هر وقت کم میارم میرم سراغ اون خاک ها ...اما به خدا هیچ کدوم از این مناطق شرهانی نمیشه !! نمی دونم چی داره این خاک که اینقدر بی قرارت میکنه .... ورودی شرهانی چند تا تابلو هست که نوشته هاش دیوونت میکنه !!
"شرهانی قطعه ای از بهشت است !"
"سلام بر اولین تفحص کننده نور ،حضرت زینب (س) ) !
"سلام علی قلب زینب الصبور!" و ....
20 کیلومتر با کربلای معلی فاصله داره فقط !!
یه معراج شهدا داره که از همون دور بوی گلاب و عطرش دیوونت میکنه !!!
به والله هنوز گیجم !!هنوز نمی دونم چرا منو اونجا راه دادند ؟! هنوز از حس اونجا بیرون نیومدم !! اصلا نمی دونم دارم چیکار می کنم ! حالی که توی شرهانی داشتیم اصلا زمینی نبود .... به خدا شرهانی خود آسمونه !!
چی بگم از تو شرهانی ؟؟ از خاکت که بوی گل محمدی میده یا از پرچم های یا حسینت که هی به یادت میاره که نزدیک آقا امام حسین هستی ؟! از معراج شهدا بگم یا از شهیدی که به استقبال مهمونای عرفه اومده بود ؟! از همون نماینده آقا امام حسین (ع) که فقط استخوناش اومد و چه غوغایی به پا کرد ؟؟ از غروب دل تنگت یا خاکی که پر از استخونای شهید و گلوله و پوکه و...است؟!؟از تو چی بگم ؟؟ از اینکه توی خاکت از همه بریده میشی و آروزی شهادت می کنی ؟! آخه تو چی داری شرهانی که دل منو اینقدر بی تاب کردی؟!؟
به خدا شرهانی با هیچ جای دنیا قابل مقایسه نیست !! حالا می فهمم چرا هر کی میره شرهانی ،اینقدر حالش عوض میشه !!حالا می فهمم یادگاران جنگ چی می کشند !!!
شرهانی !! خاکت بوی خدا میده !! شرهانی!!! ،مگه آقا امام زمان (عج) هم میاد اونجا که اینقدر خاکت معطره ؟! مگه روی خاک های اونجا ،جای قدم های امام زمانه که اینقدر با روحت بازی میکنه ؟! شرهانی !!! تو چی دیدی که اینقدر با دل زائرات بازی می کنی ؟! تو چه صحنه هایی رو دیدی که اینقدر دل تنگی ؟!؟!
شرهانی دلم برات تنگ شده ،تو رو خدا به همین زودی بازم منو بطلب ....
خدایا تو و ائمه را در شرهانی پیدا کردم !! خدایا شهدایت را آنجا احساس کردم !! خدایا ! شرهانی برای من پایان قرار است !!دیگر نمی توانم آرام باشم بعد از دیدن شرهانی !! به والله انگار آتیش افتاده به جونم !!آتیشی که دوست دارم توش بسوزم و آب شم !!! خدایا هیچ وقت این آتیش رو خاموش نکن !!
* یه لحظه چشماتونو ببندین و حال خراب منو تصور کنید با این نوشته ها :
دوکوهه - شب زیباش که پر از ستاره است –فقط من و دوستام (غیر از کاروان ما هیچ کی تو دوکوهه نبود !) – روضه ی خانوم فاطمه (س) – حوض کوثر-میدون صبح گاه- حسینیه حاج همت –شهدای گمنام- گردان تخریب- قبرهایی که محل مناجات شهدا بود –آهنگ خداحافظ رفیق و دل هایی که به وسعت عالم گرفته بود توی اون تنهایی دو کوهه !! (به خدا اصلا نمیتونم چیزی راجع به اون شب بگم !!من و دوستام(14 نفر بودیم !!) از شب تا خود صبح ، تو دوکوهه چرخیدیم !!! و... الله اعلم که چی شد ؟!)
*خدا ان شا الله مکرر نصیبتون کنه برید شرهانی تا حال منو درک کنید ! هنوز اون غروب دل تنگش یادمه !! حساب کنید با این همه عجین شدن با خاک شرهانی باید توی اون غروب دل تنگش ، در حالی که توی اتوبوس آهنگ خداحافظ رفیق گذاشتن و همه بلند بلند گریه می کنن ،چطور باید خداحافظی کنی از شرهانی؟!؟!
* روز عرفه ،یه شهید اومده بود استقبال زائرای شرهانی !!جاتون خیلی خالی بود !! به یاد همتون بودم ! ...
* نوای وبلاگ ،آهنگ خداحافظ رفیق است .خیلی دوسش دارم !
*تشکر ویژه : از سردار محمد احمدیان (مدیر وبلاگ زیبای نشانه ) ،به خاطر تموم زحمت های بی شائبه ای که برای این سفرما کشیدند(از هماهنگی محل اسکان،غذا ،برنامه ها و...تا کمک معنوی که با این سفر به بچه ها کردند!)،از طرف خودم وتموم بچه های هیئت عقیله بنی هاشم(خادم المعتکفین کرمانشاه ) ،صمیمانه تشکر می کنم .اجرکم عندالله سردار...ان شا الله خداوند شما رو عاقبت به خیر بفرماید!(و چه عاقبت به خیری بالاتر از شهادت ؟!)
التماس دعا از همگی ....یا علی مدد و در پناه حضرت حق