بنام خدایی که شاهد است و شهدا را دوست دارد.
همیشه صبح ها رو دوست داشتم و دارم ،آخه همیشه شروع بهترین خاطراتم بودن ...
صبح ها رو دوست دارم چون مناجات هاش به دلم میشینه ...چون خدا رو نزدیک تر از همیشه حس می کنم ...
صبح روز پنج شنبه وقتی که اتوبوس به سمت سرزمین های نور (مناطق عملیاتی غرب)به حرکت در اومد ،از تجسم صحنه هایی که قرار بود ببینم ،حال خوبی بهم دست داد ...کنار پنجره بودم و نسیم ملایمی صورتم رو نوازش می کرد و مدام به یادم می آورد که دوباره مهمون شهدا شدم ....
مقصد بعدی ما «جبهه روح الله» بود ،وقتی رسیدیم ،هیچ کس اونجا نبود ،مثل دفعات قبل آروم و خلوت !! با اینکه این مظلومیت و غربت مناطق عملیاتی غرب همیشه دلم رو میسوزونه ،اما واقعا دوستش دارم ...کاملا بکر و دست نخورده ...وقتی بین کانال و شیارهای این مناطق راه میری احساس می کنی شهدا هم همراهیت می کنن ...انگار هنوز جای پاهاشون روی اون خاکا هست ...اشکات که روی گونه هات سر میخورن و میان پایین ،مظلومیت شهدای غرب رو از عمق وجودت حس می کنی و اونوقت می فهمی که شهدای اینجا با خدا چه معامله ای کردن !! خوب که دقت کنی متوجه میشی اسم "غرب" با "غربت و غریب" گره خورده !! فقط توی یه حرف با هم اختلاف دارن ... چقدر زیباست معامله با خدا در عین گمنامی !! ...
اصلا میدونی قشنگی این مناطق به چیه ؟؟به این غربتش در عین عظمت !! به اینکه توی این مناطق با کربلا فاصله ای نداری و هر بادی که صورتت رو نوازش میده ،انگار پیامی رو از جانب مولای شهدا ،حضرت اباعبدالله (ع) برات آورده ! خیلی حس خوبی بهت دست میده وقتی روی ارتفاعات مناطق عملیاتی غرب در حالی که تشنه ای ،به مولای لب تشنه سلام بدی و زائر شهدای لب تشنه باشی ....چقدر زیباست این مناطق و سکوتش !و چقدر دوست داشتنی یه ؛ شنیدن مناجات حضرت امیر (ع) با خدا ،در این ارتفاعات گره خورده به آسمون ...
بعد از این زیارت با صفا در جبهه روح الله ،راهی «چم امام حسن (ع)» - قدم گاه حضرت امام حسن عسگری (ع) – شدیم ،جای باصفاییه و اون گنبد نقره ای قدم گاه با نخل های اطرافش آرامش عجیبی بهت میده . توی راه به این فکر می کردم که وقتی برای رفتن به قدم گاه ائمه اینقدر دلت میلرزه و اضطراب داری ،اگه قرار باشه بری در خونه ی ائمه (علیهم السلام ) چه حالی میشی ؟!؟اگه یه روز بگن توی اون خونه ,خود حضرت تشریف دارن ،چطوری....؟!؟(بگذریم !!روسیاه تر از این حرفام که بخوام بهش فکر کنم!)
1)شهید حشمت الله امینی تنها شهیدی است که در داخل حرم حضرت احمد بن اسحاق (ع) دفن شده است و همین دفن شدن ایشان در داخل حرم قضیه ای بسیار جالب داره که ان شا الله در پست های بعدی حتما می نویسم .
2)چون این پست خیلی داره طولانی میشه ،نوشتن در مورد «بازی دراز » و «پادگان ابوذر » و «مرصاد » که محورهای اصلی این سفر هستند ،بمونه واسه پست های بعدی.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان (عج)»
خیلی التماس دعا ...یا حیدر مددی