وقتی میخوای یه کار اشتباه انجام بدی ، صدتا اتفاق ریز و درشت میفته که اون خطا ازت سر نزنه ولی وقتی حتی تو ذهنت یه فکر خوب میاد ، سریع همه چی دست به دست هم میدن که اون اتفاق خوب بیفته و تو اون کار خیر رو انجام بدی ...
مثلأ چند روز پیش از دست یه بنده خدایی خیلی دلخور بودم و اومدم یه ایمیل براش بفرستم و کلی حرف از تو ذهنم عبور کرد که بهش بزنم ولی وقتی پشت سیستم نشستم ، اینترنت بدون هیچ دلیل خاصی مشکل فنی پیدا کرد و قطع شد ! تلفنم زنگ خورد ، یادم افتاد غذا درست نکردم و ... وقتی دوباره وصل شد دیگه خیلی اروم شده بودم ... و به همین راحتی خدا کمکم کرد که یه کار اشتباه ازم سر نزنه !
اما امشب ، دلم خیلی گرفته بود ، از تو ذهنم گذشت که کاش بریم حدیث کساء و یه کم با خدا حرف بزنم که آروم بشم ...
با اینکه اصلأ شرایطش نبود ولی یکی یکی داره اسبابش جور میشه که بریم ...
پ.ن.1 : خدای مهربونم ؛ خدای خوب من ؛ ازت ممنونم که این بنده کمترین و سراپا تقصیرت هم از یاد نمی بری ...
حتی یه لحظه ...حتی اگه من فراموشت کنم ...
پ.ن.2 : در حق همدیگه خیلی دعا کنیم که تک تک مون و خصوصأ من ِ حقیر سخت محتاجیم . یا علی مدد
نویسنده » نرگس » ساعت 8:0 عصر روز
شنبه 92 اسفند 17
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
بی مقدمه میگم ،پسر عمم که تازه ازدواج کرده توی یه حادثه خیلی تلخ آتش سوزی ، سوخته ...
96 درصد سوختگی سطحی و چند درصد سوختگی داخلی ، اعزامش کردن اصفهان و حالش خوب نیست .....
حدود 10 نفرند که در اثر انفجار کپسول گاز با هم سوختند ، همشونم جوونند ، تازه تشکیل زندگی دادند و تازه سرکار رفتند ...
تو رو خدا دعاشون کنید ، هرچقدر میتونید سر نماز دعاشون کنید ، حمدشفا براشون بخونید، صلوات بفرستید و...
به امید شفای همه بیماران بخصوص این جوونا .... یا علی و یا حق
-----------------------------------------------------------------------------------------------
دیگه برا رحیم عزیز ما دعا نکنید ،برای همیشه راحت شد ...
مثل پدرش که حدود چهل روز پیش فوت کرد ،آرزوی کربلا روی دلش موند و رفت ...
دیگه چراغ خونه ی کوچیکش که یکسال هم توش زندگی نکرد ، خاموش شد ...
دیگه هیچ وقت صدای قرآن خوندنش و گریه های قنوت نماز شبش نمیاد ...
برامون مثل داداش بزرگتر بود ،بدجور داغون شدیم از رفتن ناگهانیش ...
توروخدا برا صبر مادرش ،خانومش ، داداشش و خواهراش خیلی دعا کنید ...
برای صبر پدرم که حالش خیلی بده از این اتفاق شوم ...
برای صبر من که داداش خوبی مثل رحیم رو از دست دادم ...
یا علی و یا حق
-----------------------------------------------------------------------------------------------
پ.ن : ببخشید دوستان ، بخش نظرات خراب نبود ، خودم غیر فعالش کرده بودم که دوباره الان فعالش کردم .
نویسنده » نرگس » ساعت 1:32 عصر روز
چهارشنبه 88 مهر 8