وقتی میخوای یه کار اشتباه انجام بدی ، صدتا اتفاق ریز و درشت میفته که اون خطا ازت سر نزنه ولی وقتی حتی تو ذهنت یه فکر خوب میاد ، سریع همه چی دست به دست هم میدن که اون اتفاق خوب بیفته و تو اون کار خیر رو انجام بدی ...
مثلأ چند روز پیش از دست یه بنده خدایی خیلی دلخور بودم و اومدم یه ایمیل براش بفرستم و کلی حرف از تو ذهنم عبور کرد که بهش بزنم ولی وقتی پشت سیستم نشستم ، اینترنت بدون هیچ دلیل خاصی مشکل فنی پیدا کرد و قطع شد ! تلفنم زنگ خورد ، یادم افتاد غذا درست نکردم و ... وقتی دوباره وصل شد دیگه خیلی اروم شده بودم ... و به همین راحتی خدا کمکم کرد که یه کار اشتباه ازم سر نزنه !
اما امشب ، دلم خیلی گرفته بود ، از تو ذهنم گذشت که کاش بریم حدیث کساء و یه کم با خدا حرف بزنم که آروم بشم ...
با اینکه اصلأ شرایطش نبود ولی یکی یکی داره اسبابش جور میشه که بریم ...
پ.ن.1 : خدای مهربونم ؛ خدای خوب من ؛ ازت ممنونم که این بنده کمترین و سراپا تقصیرت هم از یاد نمی بری ...
حتی یه لحظه ...حتی اگه من فراموشت کنم ...
پ.ن.2 : در حق همدیگه خیلی دعا کنیم که تک تک مون و خصوصأ من ِ حقیر سخت محتاجیم . یا علی مدد