سفارش تبلیغ
صبا ویژن



یازدهمین کنگره شهداءدانشجو استان کرمانشاه - گل نرگس ... مهدی فاطمه






درباره نویسنده
یازدهمین کنگره شهداءدانشجو استان کرمانشاه - گل نرگس ... مهدی فاطمه
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
کربلا و امام حسین (ع)
مشهد و امام رضا (ع)
سوریه و بی بی زینب (س)
سفرنامه جنوب و غرب
من و تو
دل نوشت ها
رمضان
نازنین زهرا
متفرقه
تقریبا سیاسی
سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه
سردار شهید مهدی زین الدین
شهید سید رحیم خمیس آبادی
مناسبت ها و مراسم ها
مسابقات و طرح های مذهبی
زندگی نامه حضرت ابالفضل (ع)
ضیافت اندیشه 1389
قرار بود بریم ،ولی موندیم !

ذکر ایام هفته


لینکهای روزانه
گل نرگس...مهدی فاطمه ! [806]
[آرشیو(1)]

لینک دوستان

وبلاگ گروهی فصل انتظار
دست خط ...
لبگزه
شلمچه
حضور نور
مسجد ولیعصر (عج) کنگان
نجوای شبانه
پاک دیده
چفیه
آسمان سرخ
حرف دل
مجنون صفت
نیار یعنی آرزو
سحرخیز مدینه کی می آیی ؟
نوشابه ای با طعم بهائیت
خدای شاپرک ها
کمان نیوز
او خواهد آمد...
حدیث نفس
حجاب غیبت
حس غریب
*دفاع مقدس*
حریم یاس
مزار شهدا
منتظر کوچک
وب نوشته های حاج محمد
حدیث دل
تا کرببلا هست زمین را عشق است
دل نوشته های دو دختر شهید
گذر اقاقیا
عکس بان
ذهن نوشت
منتظر قائم آل محمد
زیباترین شکیب
چادر خاکی
من از دیار حبیب م
وادی
آوینار
الهی من لی غیرک ...
احسان پسر خوب مامان و بابا


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
یازدهمین کنگره شهداءدانشجو استان کرمانشاه - گل نرگس ... مهدی فاطمه


لوگوی دوستان




آمار بازدید
بازدید کل :990223
بازدید امروز : 23
بازدید دیروز :79
 RSS 

بنام خدایی که شاهد است و شهدا را دوست دارد .

  چند روزی بود که یه بنر خیلی بزرگ توجهم رو به خودش جلب کرده بود "یازدهمین کنگره شهداء دانشجوی استان کرمانشاه "با حضور دانشجویان بسیجی استان برگزار می شود .
سخنران :حجت الاسلام و المسلمین گودرزی (نماینده محترم ولی فقیه در لشکر چهارم بعثت )
راوی عشق :سردار محمد احمدیان
همراه با حضور خانواده های معظم و معزز شهداءدانشجو .
 

تصمیم گرفتم که حتما توی این کنگره شرکت کنم ،برای همین پنج شنبه رو مرخصی گرفتم و ساعت 8 صبح روز پنج شنبه ،22 آذر ماه 1386 راهی این مراسم شدم …خیلی شلوغ تر از اونی که تصور می کردم بود ،چند ردیف اول خانواده های عزیز شهدا نشسته  بودند و بقیه هم دانشجویان بسیجی دانشگاه های مختلف کرمانشاه .
عکس ها ،تابلوها و دکوری که در ورودی تالار بود، دکور زیبای سالن،بوی عود ، ،مادرها و پدر های پیری که چشماشون با دیدن عکس بچه های شهیدشون روی در و دیوار سالن ؛پر از اشک شده بود ،چفیه هایی که به دانشجویان داده شد، آهنگ سیمرغ و….همه و همه حال و هوای دیگری به مجلس داده بود …. انگار صاحب تک تک اون عکس هایی که دور و بر سالن رو پر کرده بودند ،باهات حرف می زدند …اونا دانشجو بودند و ما هم ؟!؟...
مراسم بعد از قرائت قرآن شروع شد ،بهترین مجری استان کرمانشاه رو آورده بودند ،مثل همیشه گل کاشت ! شروع کرد به خوندن شعر ….اولین شعر از آقا امام زمان (عج) بود …خیلی زیبا بود !! تموم چراغ های سالن خاموش بود و از گوشه و کنار صداهایی می اومد ...بازم مثل همیشه توی توصیف فضا موندم ، برای همین من در حد وسعم  میگم ؛ خودتون اون فضا رو تصور کنید ….
- در ابتدای مجلس توسط 3 نفر شعر خونده شد ،هر 3 شعر درباره مولامون حضرت مهدی (عج) بود(بدون هماهنگی !)
- موقع سرود جمهوری اسلامی همه بلند شده بودند ،حتی پدر و مادرهای شهید (خیلی ها شون از توی بستر بیماری بلند شده و اومده بودند ،مثل پدر شهید علی اکبر پاشایی !)
- سخنرانی حاج آقای گودرزی ("مقایسه جبهه امروز و دیروز و اشاره به اینکه جنگ دیروز ما اگر تلفات(شهید ) داشت ،مایه ی افتخار و سربلندی بود و هست ،اما جبهه ی امروز ،حتی 1 تلفات هم مایه ی ننگ و شکست است !!..." نه خدائیش برید تو عمق این حرف !)
- قرائت تکه هایی از وصایای شهداءدانشجو ، توسط دانشجویان دانشگاه امام حسین استان (حدود 15-10 نفر از دانشجویان این دانشگاه یکی یکی وصیت نامه رو می خوندند و پشت سنگری که در قسمت جایگاه درست کرده بودند ،می نشستند !! …الحق که طرح جالبی بود …هزار تا حرف داشت این نشستن !!!)
- پخش کلیپ ها و فیلم هایی از مناطق عملیاتی ،تشییع شهدا ، قتله گاه فکه و بازدید خانواده شهدا از شهدای تفحص شده !!! (تصور این صحنه دل هر آدمی رو میسوزونه !! "توی فیلم اول قتله گاه فکه رو نشون داد ….لحظات مجروح شدن رزمنده ها و بعد لحظه ی شیرین وصال (شهادت !) …..بعد از اون یه خونواده شهید رو نشون داد که دور تابوت شهیدشون نشسته بودند و مادر این شهید تند و تند کفن بچه اش رو می بوسید ،یکدفعه کفن رو باز کرد …..!!!!!!!"
حالا حال اون  پدر و مادر شهدایی که توی مجلس بودند رو تصور  کنید !! هنوز هم صدای مویه های مادر شهیدی که اونجا حالش بد شد ،و نزدیک من بود ، توی گوشمه !!! …..
- ضربه ی آخر هم که سردار احمدیان زد….مثل همیشه این شعر رو خوندند : اگر حجاب ظهورت ،وجودتار  ِ من است …خداکند که بمیرم ،چرا نمی آیی ؟!...بعد هم تعریف خاطراتی بسیار زیبا از جنگ (ایشون فوق العاده زیبا روایت و تصویرسازی می کنند !)  که واقعاً به قول خودشون آتیش به جون آدم میندازه!!...

سرداراحمدیان


- تجلیل از خاونواده های معظم شهدا توسط استاندار محترم  (مهندس غفوری )
- آخر مراسم و شعر پایانی هم  درباره امام زمان (عج) 
 

** اول و آخر مراسم به نام مبارک آقا امام زمان (عج) مزین شده بود و برای ما صدها درس داشت ! (البته به شرط فهمیدن !)
** از اون مراسم هایی بود که من خیلی دوست دارم ! ...خلاصه جاتون خالی بود .
** آخر مراسم با سردار احمدیان(مدیر وبلاگ زیبای نشانه ) صحبت کردم و خودم رو به ایشون معرفی کردم ! بالاخره بعد 6-5  باری که ایشون رو زیارت کردیم و استفاده ها از صحبت های ایشون از طریق دنیای واقعی و مجازی کردم ،و زحمت های زیادی که بهشون دادم ،لازم بود ایشون بدونند که این مزاحم همیشگیشون کیه ؟!نه ؟! 
توضیح ضروری :از این به بعد تمام دوستان ،من را با اسم (نرگس) بشناسند . از همه دوستان نتی و غیر نتی خواهش می کنم اسم دیگه ای به کار نبرند .اسم من همینه !با تشکر

 
حرف دل : عشق من این شعره : " سرگشته محضیم در این وادی حیرت...عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم ! "

  

**التماس دعا....یا علی مدد...در پناه حضرت حق**

***شادی روح همه شهدا ،بخصوص شهدای غریب غرب ،صلوات *** 



نویسنده » نرگس » ساعت 10:48 عصر روز پنج شنبه 86 آذر 22