سلام ، اول از همه این پیروزی بزرگ و محقق شدن حماسه سیاسی و مشارکت 72 درصدی رو به مقام معظم رهبری و مردم عزیزم تبریک میگم .
اما رأی آوردن آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم چند نکته رو به ایرانیان عزیز و مردم جهان ثابت کرد :
1. مردم در هر شرایطی ، پای این انقلاب ، نظام و رهبری عزیز هستند .
2. مردم به این نظام ، دولت ، شورای نگهبان ، ستاد انتخابات و ... اعتماد کامل دارن و این رو با حضورشون ثابت کردند .
3. مردم باز هم ثابت کردند که به روحانیت و بقول معروف آخوندها اعتماد دارند و این رو با رأی شون ثابت کردند .
4. تشکیک در سلامت انتخابات و ادعای تقلب فقط یک دروغ بود و امروز همان داعیان تقلب اذعان به سلامت انتخابات دارند !
5. سران فتنه 88 و مدعیان تقلب ، بعد از گذشت 4 سال اعتراف کردند که در انتخابات 88 تقلبی نبوده !
.................................................................................................
منتها من به عنوان کسی که طرفدار اصولگرایی هستم و به آقای روحانی رأی ندادم میخوام چند نکته رو یادآوری کنم به اصلاح طلب ها:
1. سال 88 از خاطر هیچ کدوم مون نرفته و خیانت ها ، جفاها ، کشته شدن جوان های بی گناه (از هر دو طرف ) ، حرمت شکنی عاشورا و همه و همه یادمونه و امیدواریم که در پیشگاه خداوند متعال جوابی برای اون ادعای تقلب که امروز هم به صراحت و البته خیلی دیر ! اون ادعا رو رد می کنید ، داشته باشید .
2. اصلاح طلبان عزیز ! شما در سال 88 پیروزی و مشارکت بیش از 80 درصد مردم رو با یه دروغ بزرگ به کام مردم تلخ کردید و حدود 25 میلیون رأی قاطع مردم به آقای احمدی نژاد رو نپذیرفتید و ادعای تقلب کردید ولی مگه نظام ، دولت ، ستاد انتخابات و شورای نگهبان عوض شده که 18 میلیون رأی مردم به آقای روحانی (که تازه فقط تعداد اندکی بیشتر از نیمی از آرا بود )رو تقلب نمی دونید و خیلی راحت میگید انتخابات سالم ! یا می فرمایید ایران دمکراتیک ترین انتخابات را دارد !!!
3. کاش یادتان بماند روی همین زمینی که طرفداران شما به رقص و آواز مشغول بودند ، خون شهیدان زیادی ریخته است .... تو را به همان شعارهای انقلابی تان و دم از رهبری و شهیدان و غیره زدن ها ، مقدسات این مردم و انقلاب را زیر پا نگذارید ... تو را به سادگی خیلی از رأی دهندگان به شما ، پای شعارهایتان باشید و وضعیت اقتصادی مردم را درست کنید !!
....................................................................................................
پ.ن.1 : زیبایی کار خداوند متعال این است که با یک حادثه افراد مختلف (را از زاویه های متفاوت) مورد آزمایش قرار می دهد(آیت الله مصباح)
پ.ن.2 : به قول دوستان : "نظام مظلومی که 4 سال پیش به اتهام جابجایی 11 میلیون رأی ، زخم فتنه را چشید ، آیا نمی توانست 250 هزار رأی راجابجا کند که انتخابات به دور دوم کشیده شود ؟! "
پ.ن.3 : امیدواریم که آقای روحانی برای همه ی مردم و این مملکت خوب باشند . یا علی مدد
نویسنده » نرگس » ساعت 1:29 عصر روز
یکشنبه 92 خرداد 26
« هوالمحبوب العارفین »
هرچند ما بدیم تو ما را بدان مگیر .....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
دارم وبگردی می کنم که بطور اتفاقی به سایتی برمیخورم در مورد شهدا ...صدایی بلند میشه و توی اتاقم می پیچه ... شهید گمنام ....شهید گمنام
ناخودآگاه دلم پرواز می کنه به سمت شهدا و مناطق عملیاتی .... به سمت بهشت خدا روی زمین ...به سمت آسمونا....خدایاااااااا
هرچقدر هم من بدم و از شهدا دوری می کنم و با گناهام دورتر و دورتر میشم ازشون اما بازم به مرام شهدا....بازم به مهربونی شهدا
بازم صدام میزنن و میخوان دستمو بگیرن....آی شهدااااا دلم گریه می خواد و ....یهو گونه هام خیس میشه....خدایا چقدر من ناسپاسم ؟؟
شهدا دلم برانون خیلی تنگ شده ...میدونم که این نوشته ها هم حاصل لطف شماست وگرنه دل سیاه منو چه به شهدا ؟!؟
شهدا در این هیاهو اسم شما مرهمی بود بر دل سیاه و خسته ام ...شهدا در این شهر پر زرق و برق دست منو رها نکنید ، میگم رها نکنید چون میدونم که گرفتید از سر لطفتون ، اما رهاش نکنید ....نذارید دلم از دست بره ....نذارید ازتون دور شم ...نذارید یه مرده متحرک بشم شهدااا
خلاصه اینکه شهدا با سلول به سلول وجودم دوستتون دارم
نوای وبلاگ (آی شهیدان ....) رو خیلی دوست دارم .....صدای حاج مهدی سلحشوره
قبول کنن دارم میرم مزار شهدای استان کرمانشاه .... یا علی - التماس دعا
نویسنده » نرگس » ساعت 4:47 عصر روز
پنج شنبه 89 مرداد 14
« هوالستار »
اینم شهید عزیزی که در پست قبل نامه ای رو به ایشون نوشته بودم ...
شادی روح این شهید بزرگوار و همه شهدا بخصوص شهدای مظلوم غرب ، صلوات
سلام ، دوستان یه چند روزه اوضاع روحیم اصلا خوب نیست ، خواهشا دعا کنید برام ...
دیشب هم یه فیلمی دیدم که حال و روزم رو خیلی بدتر کرد ...خیی دلم شکست ...
فیلم «کتک زدن و برهنه کردن یه بسیجی » توی خیابون و روز عاشورا بود ...
هرکاری می کنم آرووم نمیشم ،اصلا کاری به بسیجی بودنش ندارم به والله ! اما حداقلش یه آدمه ...!
آخه اگه آدم به دشمنشم برسه دلش نمیاد یه همچین کاری کنه چه برسه به هم وطن خودش!
اونوقت نباید توی سالم و پاک بودن این افراد نامسلمون شک کرد؟! بنظرتون آدم شیر پاک خورده اینجوریه ؟!
در مورد این قضیه یه پست مفصل می نویسم اگه زنده موندم ...
دعا کنید هرچه زودتر این منافقین و دشمنان سرسخت اسلام نابود شن ...
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
بشنوید نوای وبلاگ را »»» آهنگ زیبای انتظار با صدای محمد اصفهانی
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 10:25 عصر روز
جمعه 88 دی 25
بنام خدایی که شاهد است و شهدا را دوست دارد .
درد و دل با شهدا * نامه ای به شهید محسن آقا رضی*
برادرم سلام ...نمی دونم از کجا باید شروع کنم و از چی برات بنویسم ؟دلم پر از درد و دل ها و تنهایی هاست ،اما زیر هجوم کلمات ذهنم خالی شده...این بار اولی نیست که میخوام برای شهید نامه بنویسم ،اما اولین باره که اینقدر دل تنگم ...بغض گلوم رو فشرده و هوای ابری دلم میل باریدن داره ...نمی دونم چرا قلمم می لرزه ،شاید میخواد دل لرزونم رو همراهی کنه !!
برادرم ! مامن من توی این روزهای ابری فقط مزار شهداست و بس ! که اون هم میخوان ازم بگیرن !!
هیچ کس نمی دونه چه حالی دارم و به چی فکر می کنم ! بهم میگن دیوونه شدی ...نمی دونم چرا ؟! اما خودمم همین حس رو دارم ...حس می کنم شدم یه دیوونه به تموم معنا!اما دوسش دارم این دیوونگی رو ...دوسش دارم این سوختن رو ...دوست دارم زیر بار طعنه بودن رو !!
آقا محسن،یادته اون روز آروم آروم به مزارت نزدیک شدم و زل زدم به عکست ؟! انگار داشتی باهام حرف می زدی !! یه لبخند ملیح روی لبات بود و من محو تماشا شده بودم .نمی دونی چه صفایی داشت وقتی سرم رو روی سنگ قبر سردت گذاشتم و آزاد از همه ی تعلقات و مادیات دنیا ،از ته دل و فقط برای دل خودم گریه کردم .فکر می کردم سرم رو روی پاهات گذاشته بودم و درد و دل می کردم و تو هم روی سرم دست می کشیدی و می خندیدی ...انگار واقعا دست تو روی سرم بود که اونقدر دلم آروم شد ...
کنار مزارت که خلوت خلوت بود ،یه دونه عود روشن کردم و روی قبرت گلاب ریختم ...آخ نمی دونی وقتی توی اون حالت نفس می کشیدم ،چقدر احساس خوبی داشتم !! کاش می شد هر چی رو که احساس می کردم برات بگم ،اما .... بگذریم .
آقا محسن ؛داداشم ؛ دلم برای جنوب و غرب تنگ شده ...برای احساس یکی شدن با رمل های فکه ،برای گریه کردن از ته دل توی طلائیه ،برای بوی عطر و گلاب مناطق،برای در آغوش گرفتن قبر شهدای گمنام پاسگاه زید ،برای غروب دل تنگ شلمچه .....برای بریدن از دنیا در ارتفاعات بازی دراز غریب ...برای تجربه عشق با شهدای غریب غرب ؛ برای پادگان ابوذر و اون حسینیه باصفاش !!برای ... داداش ! دلم حتی برای نفس کشیدن توی اون هوای پاک مناطق عملیاتی هم تنگ شده !!
داداشم ! نمی دونی یک سال انتظار چقدر سخته !! نمی دونی یک سال تموم ،همه ی غصه ها رو توی دل ریختن چقدر وحشتناکه !! هیچ وقت مثل من نبودی تا بدونی چی میگم !!به خدا تموم یک سال رو به امید اومدن به جنوب و غرب تحمل می کنم ...همه ی طعنه ها رو به جون می خرم به این امید که بیام و چند لحظه آزاد از همه چی ،سرم رو روی خاک پاک جبهه ها و جا قدم های شما بزارم و اشک بریزم تا دلم آروم شه !! کاش وصف اون لحظات رو می تونستم برات بنویسم ولی نمی تونم ....
داداشم ببخشید که خیلی حرف زدم و سرت رو درد آوردم ...ولی باور کن که اگه برای شما هم ننویسم ،توی این روزگار بی حضور مولا ،از غصه می میرم ...
داداش محسنم خیلی دوستت دارم .هوای ما زمینی ها هم داشته باش . به همه ی شهدا هم سلام من حقیر رو برسون.یا علی و التماس دعا
خواهر کوچیک تو ؛نرگس (مهناز)
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
یادش بخیر ..... :: تاریخ و مکان نوشتن نامه :21 بهمن 1386 - مزار شهدای کرمانشاه ::
نوای زیبا و دلتنگ در مورد شهدا »»» یه شهید یه پرچم عشق ...
یا علی و یا حق
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
اضافه شده در روز 20/10/88 :
چند روزه توی وبلاگ و به گوشیم هی پیام میاد که برید به مقام معظم رهبری رای بدید ، برید توی نظرسنجی بهترین رهبران ایرانی شرکت کنید و...
خداییش دوستان متوجه مضحک بودن این نظرسنجی نشدن ؟! از کی تا حالا ابوالحسن بنی صدر و تاج زاده و آقا سلطان و حامد اعرابی و ... شدن جزء رهبران ؟!؟! تازه جالبه موسوی اول شده ، مقام معظم رهبری دوم و امام خمینی چهاردهم !!!
یادش به خیر یه موقعی حرف از داشتن بصیرت بود و ...
مردم عزیز ما آنچه شرح بلاغت بود در روز 9/10/88 گفتند ...
ازهمه دوستان ارزشی خواهش می کنم که این نظرسنجی مسخره رو تحریم کنند...
نویسنده » نرگس » ساعت 4:40 عصر روز
شنبه 88 دی 19
« هوالقدوس »
تو کسی نیستی آخر، نه مرادی، نه مرید
نه معاویه، نه مولا ، نه حسینی، نه یزید
تو یکی هستی مثل همه لبریز خلل
این همه خبط و خطا از تو بعید است بعید
از تو و خیل شمایی که شمایید هنوز
که نه اویید و نه خویش اید، گرفتار من اید
که شما دل نسپردید به همراهی عشق
که شما بر سر آنید فقط دل ببرید
که شما گوش ندادید به حرف شهدا
که شما رحم نکردید به فرزند شهید
دل ندادید به سالاری آن روح رها
پی نبردید به سرداری آن راز رشید
شعر من بازی سبز خط و نقاشی نیست
خاک ایران همه بوم است، خجالت بکشید
نه بلندید و نه پست اید و نه طاقید و نه جفت
نه امیرید و نه میرید و نه عبد و نه عبید
دین و دنیای شما بازی با خون خداست
بیش از این نقشه به میدان محرّم نکشید
چوب خشکی که به خود رنگ زند نیست درخت
سبز باشید به شرطی که کمی سبز شوید
دل تان سبز، اگر سبزید سرهاتان سبز
سبز مانید و بمانید همه سرخ و سپید
اگر ایرانی آزاده شمایید درود
روزهاتان همه در شادی و شب هاتان عید...
تعجیل در فرج حضرت حجت و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 9:43 عصر روز
چهارشنبه 88 آذر 25
*هوالعلیم *
..:: السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه ::..
گرگ ها خوب بدانند ، در این ایــــــل غریب
گر پــــــــــدر رفت تفنگ پدری هست هنوز
گـرچه نیکــــــــان همگی بار سفر بربستند
شیرمردی چو علی خامنه ای هست هنوز
گر امـــــــــام شهدا نیست کنون در برمان
خلف صــــالح و مظلوم ، علی هست هنوز
جهت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت حجت ، سلامتی رهبر عزیزمون
و نابودی دشمنان اسلام صلوات
خیلی التماس دعا - یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 12:24 صبح روز
چهارشنبه 88 مهر 29
به نام او که شاهد است و شهدا را دوست دارد
مثل همیشه بی مقدمه : حالم خوب نیست ...
اگه بهتون بگن یکی از عزیزات (خدای ناکرده ) از دنیا رفته چه حالی میشی ؟!
اگه بگن 96 درصد سوخته اونوقت چی ؟!
حالا اگه بگن آتش سوزی احتمال زیاد عمدیه ؟!؟!؟!!
تصور کنید حال ما رو ، حالا که این اخبار رو باهم شنیدم ...
پسر عمه ای که برای من و همه فامیل برادری بزرگ تر بود توی ماموریت سپاه خودش رو به شهدا رسوند و کربلایی شد ...
شهید سید رحیم خمیس آبادی به آرزوی همیشگی خودش که شهادت بود رسید و از پیش ما پرکشید و رفت ...
روی اعلامیه اش نوشتند :
ای یار تو عمری به شعف سوخته بودی در آتش عشقی که خود افروخته بودی
پایان سفر دیدمت آن دم که در آتش بر گلشنی از نــــــــور نظر دوخته بودی
روحش شاد ، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
شادی روح تموم شهدا بخصوص این شهید عزیز 8 صلوات ختم بفرمایید .
نویسنده » نرگس » ساعت 12:33 صبح روز
پنج شنبه 88 مهر 16