* هو المحبوب العارفین*
اللهم العن الجبت و الطاغوت
سلام بر صدیقه کبری ،حضرت فاطمه زهرا (س) ...
تسلیت عرض می کنم ایام شهادت جانسوز مادر هستی را خدمت همه منتظران" گل نرگس ...مهدی فاطمه !"
نامه ای به مادر !
بی بی جانم سلام ...این اولین بار است که دارم برایت نامه می نویسم ! نمی دانم چرا هیچ وقت نتوانستم تو را درک کنم و با تو گل زیبای پیمبر به گفت و گو بنشینم ؟!؟! اما در سالروز شهادتت شروع به نوشتن می کنم :
خانوم جان ، یادت میاید روز میلاد امام رضا (ع) را ؟! مداح به جای مولودی شروع کرد به خواندن روضه ی شما ! همان روضه ای را که داری با مظلوم عالم حضرت علی (ع) وداع می کنی !! همان روضه ای را که داری وصیت می کنی ! همان روضه ای را که حسن و حسین و زینب کنار بسترت حلقه زده اند و اشک می ریزند !! و چه سوزناک می خواند این روضه را !! آنقدر آن روز گریه کردم که دیگر نای حرف زدن هم نداشتم !! روز میلاد و ان همه اشک ؟! نمیدانم چه حکمتی بود که مداح این روضه را خواند !! ،اما آن روز بود که تو را و اوج مظلومیتت را از اعماق جانم و با سلول های وجودم درک کردم !
فاطمه جان ، روزگار بدی شده است ، آنقدر بد که ارثیه ای(چادر) را که از تو به ما رسیده مسخره می کنند !!
عزیز دلم ، مادرم !! آنقدر از بدی روزگار گله کرده ام که ....می بینی حال خراب مرا ؟!
می بینی با یگانه گل تو چه می کنند ؟! می بینی دلهایمان در غروب های جمعه چه سخت دل گیر است !!؟ دل گیر بودن دل شیعه از چه روست ؟! از گناهان زیاد یا از شکستن دل مهدی (عج)؟!؟!
هزاران سال است که تو رفته ای ،اما مادرم ! هنوز هم نام فاطمه(س) با دل ها بازی می کند ،هنوز هم مظلومیت تو را می شود دید ! انگار هنوز هم صدای ناله هایت از پشت در سوخته می آید ! انگار هنوز هم پا به پای علی مظلوم اشک میریزی !!
فاطمه جان !عزیزم ! بوی یاس که همه جا می پیچد ،دلم را روانه آن قبر بی نشانت می کند ....
مادرم ! می گویند زینب خیلی صبر داشت ، این درست ! ولی صبر تو ،صبر دیگری بود ....
آن همه مصیبت ، فراق مادر ، داغ جانسوز پدر ،فدک ...فدک ،فدک !! غم غربت و تنهایی علی (ع) ....یا نه ، به گمانم این بیشتر دلت را سوزاند ....دست ها و پاهای بسته علی (ع) میان کوچه .... یا شاید فریادهای از عمق جان علی از فرط تنهایی و بی کسی در چاه ......
راستی ام ابیها ! یک سوال ؟! گریه های شبانه تو سوزناک تر بود یا گریه های علی در نخلستان های کوفه ؟!!؟
نمیدانم ، اما آن روزها علی تو را داشت و تو علی را !!
اما وقتی تو رفتی ، علی تنهای تنهای تنها شد ......تنها تر از تنها !!
هیچ کس نمی تواند رنجی را که بر علی با بچه هایت در آن شب تاریک گذشت ، بیان کند....هیچ کس !!
مولا علی (ع) 40 قبر کند تا دست هیچ نامردی نتواند قبر تو را بیابد ....اما یادت می آید به علی چه گفتند ؟!
می گفتند : "غسل و کفن علی صحیح نیست !!! باید ما مسلمان ها خودمان دختر پیغمبرمان را غسل و کفن دهیم و دفن کنیم !! " اللهم العن الجبت و الطاغوت ....
لعنتی ها دستور نبش قبر دادند و چه استوار و محکم ، فریاد حیدری علی (ع) بلند شد که اجازه نمی دهد ....که همه کفار (ظاهرا مسلمان ) از ترس بر جای میخکوب شدند و جرات نکردند به یکی ، حتی یکی از آن قبرها نزدیک شوند !!علی جان کاش این فریاد را زودتر سر می دادی ...کاش ....
واما هنوز که هنوز است جای تو پیدا نیست !!
فاطمه جان ، دلم برایت تنگ شده است ....ما را هم به آن سرزمین که بوی تو را می دهد ...بخوان ....
مادر عزیزم ،دوستت دارم !(روایت داریم که هر کس حب فاطمه (س) در دلش باشد ، می تواند ، او را مادر خطاب کند ! زیرا او مادر همه هستی است !)