به نام خدای حسین و یاران با وفایش و به یاد همه حسینی مسلکان ...
امروز (دوشنبه 7/10/88) ساعت 9 صبح (از مسجد غدیر تا دادگستری) کرمانشاه شاهد خشم و نفرت مردم مومن و انقلابی بود که هتاکی به حریم مقدس اهل بیت علیهم السلام آن هم در این ماه عزیز را برنمیتابند ...امروز مردم کرمانشاه در حرکتی خودجوش صدای فریاد حمایت از امام مظلومی که در جانشان عمق و ریشه دارد را به گوش همه رساندند ...امروز زنان و مردان کفن پوش در حمایت از رهبر مظلومشان « حضرت سید علی خامنه ای » به خیابان آمدند و شعار « علمدار ولایت ...بسیجیان فدایت » سر دادند ...امروز فریاد «حسین حسین » عزاداران کرمانشاهی در این شهر که هنوز بوی جنگ و جبهه و باروت می دهد و خون شهدایش در فضای شهر و مردم مومن و انقلابی جاریست ؛ بلند شد ...
امروز چقدر به ایرانی و شیعه بودنم افتخار کردم ...
امروز غیرت «کرد» نشینان کرمانشاه بیش از همیشه مایه خوشحالیم شد ...
برای دین عکس های دیگر و فیلم این تجمع کلیک کنید روی ادامه مطلب ...
نویسنده » نرگس » ساعت 1:20 صبح روز
سه شنبه 88 دی 8
بنام خدایی که بار دیگر دشمنان اسلام را رسواتر کرد ....
حمد و سپاس مخصوص خداییست که بار دیگر در عاشورای سالار شهیدان ، دشمنان اسلام را بیش از پیش رسوا فرمود ....!
خواهرم ، برادرم ! یزیدیان این زمان می خواهند که اسلام را از ما بگیرند ...
می خواهند عشق اباعبدالله الحسین و ابالفضل العباس را از ما بگیرند ...
می خواهند حب علی و اولاد علی را از سینه ما بیرون بکشند ...
می خواهند اشک بر مصیبت سالار شهیدان را از ما بگیرند ...
می خواهند اصل ولایت فقیه را که در این زمان به حضرت مهدی عجه الله تعالی فرجه الشریف تعلق دارند را از ما بگیرند ...
می خواهند حجاب و شرف را از ما بگیرند ...
می خواهند غیرت و آزادگی و عزت و مسلمانی را از ما بگیرند ...
دم از حسین می زنند و گستاخانه قرآن را به آتش می کشند ... !!
دم از حسین می زنند و جیره خوار یزید شده اند !!!
دم از حسین می زنند و پرچم عزای مظلوم تاریخ را به آتش می کشند !!
دم از اسلام می زنند و عزاداران حسینی را بی آنکه جرمی جز عشق اهل بیت داشته باشند سنگباران می کنند !!
دم از اسلام می زنند و بین المال و بیت الناس را به آتش می کشند !!
دم از خمینی می زنند و مخالف خمینی کبیر را رهبر خود می پندارند !!
دم از حسین می زنند و حرمت عاشورایش را چنین بی شرمانه زیر سوال می بردند !!
سوت و کف و هو کشیدن هایشان در روز عزای سالار شهیدان را به حساب کدام دین بگذاریم ؟!؟!
... و امروز جبهه ای دیگر به راه افتاده و عاشورایی دیگر به پا شده است ...
امروز در نقطه ای حساس از تاریخ قرار گرفته ایم ... نقطه ای که دیگر سکوت و بی طرفی عین خیانت است ...
مسلمانان غیور ایران بنگرید که دست بیعت به که داده اید ؟؟؟
بنگر که در لشگر حسینی یا با یزید و یزیدیان هم کاسه شده ای ؟؟
بنگر که با حب علی درون سینه ات چه کرده اند ؟؟
نکند تاریخ دوباره تکرار شود !!! نکند ما از کوفیان هم بدتر شویم !!!
نکند بار دیگر علی زمانه را تنها بگذاریم و نکند ....!!
نمی شود حب علی درون سینه داشت و سر سفره معاویه نشست !!
بنگر که در کجای تاریخ قرار داری و در کدام صف قرار گرفته ای !!؟ خواهرم ، برادرم ، خوب بنگر به اطرافت ....
خدایا در این برهه از زمان ، ما را از لشگر حسین(ع) قرار بده که دیگر «یا لیتنا کنا معک » کافی نیست ! چون عاشورایی دیگر به پا شده است و فتنه ای دیگر ...
خدایا شناخت حق و باطل را به ما بیاموز که فرق میان حق و باطل تار مویی بیش نیست ...
نابودی دشمنان اسلام و تعجیل در فرج حضرت مهدی و سلامتی مقام عظمای ولایت 5 صلوات ختم بفرمایید
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 10:35 عصر روز
دوشنبه 88 دی 7
..:: هوالغفور ::..
روزگاری شهر ما ویــــــــــران نبود
دین فروشی اینقــــــدر ارزان نبود
صحبت از موسیقی و عـرفان نبود
هیچ صوتـــی خوشتر از قرآن نبود
دختــــران را بی حجابی ننگ بود
رنگ چــــــادر بهتر از هر رنگ بود
اینک اما پشت پا بر دین زدن آزادگیست
حرف حق گفتن عقب افتـــــــادگیست
آخر ای پرده نشین فـــاطمه (س)
کی رسی بر داد دین فاطمه(س)
التماس دعا - یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 1:51 صبح روز
شنبه 88 دی 5
« هوالعزیز »
چیزی جز اشک توی این روزا ندارم ...حتی آبروی اندکی هم که داشتم دیگه ندارم ...فقط اشک ...
یاد اون لحظه که به محض اینکه قدممو روی زمین کربلا گذاشتم و طنین صدام که ناخودآگاه گفتم :
«اعوذ بالله من الکرب و البلا » داره دیوونم میکنه ...
اسم حسین که میاد دلم میلرزه ...
یاد بین الحرمین ...
یاد حرم ارباب ...
یاد شش گوشه ...
یاد حرم سقا ...سقا...سقا ...
یاد تشنگی های کربلا و شرم از نوشیدن آب ...
یاد علقمه ...علقمه ...علقمه ...
یاد تل زینبیه ...
یاد پرچم سرخ روی گنبد ...
یاد خیمه گاه ...خیمه گاه ...خیمه گاه ...
یاد تصور صدای داداش داداش گفتن بی بی زینب ...
اشک و اشک و اشک ..............
حرف آخر : بشنوید اینو »»» ارباب خوبم صحن و سراتو عشقه ...
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 3:14 صبح روز
شنبه 88 آذر 28
« هوالمهیمن »
سلام به همه دوستان ، ببخشید دیر شد ، فعلا این دو تا فیلم با فرمت مخصوص موبایل ( 3gp ) رو که خودم گرفتم ببینید و خودتون قضاوت کنید : (البته کیفیتش خیلی خوب نیست ولی مفهوم رو میرسونه ! )
(برای دانلود فیلم ها یا بر روی لینک فیلم ها کلیک راست کنید و گزینه save target as.... رو بزنید و بعد محل ذخیره سازی را مشخص و دانلود نمایید یا اینکه مستقیما روی لینک کلیک و بعد دانلود نمایید )
فیلم اول
فیلم دوم
ضمنا بنده به عنوان یکی از دانشجویان شرکت کننده در اون تجمع لازم می بینم که چندتا نکته رو بگم :
1- توی سایت های مختلف دیدم نوشته بودند «از غیر دانشجوها بودند » :حداقل از اون جمع مطمئن نیستم از دانشجوهایی که من بردم که مطمئنم . حالا دوستام توی دانشگاه های دیگه هم که مسئول بودند و هرکدوم حداقل حداقل و دست کم 20-30 نفر آورده بودن رو اصلا بیخیال . این حدود 80 نفر که من بردم دانشجو نبودن ؟؟ تازه این تعداد علیرغم اینکه خیلی از اساتید اجازه خروج بهشون نداده بودند !! اومدن و توی تجمع شرکت کردند ! « نه پول بهشون دادن نه اجبار بود نه هیچ چیز دیگه ، فقط غیرتشون به جوش اومده بود ....»
2- نوشته بودن که « بسیجی بودن و با اتوبوس از پایگاه های مختلف جمع کردن این افراد رو » : اتفاقا درست گفته بودید چون خیلی از دانشجوهایی که اومده بودند بسیجی بودند ولی یادمون نره که قبل اینکه یه بسیجی باشن یه دانشجو بودند . ضمنا مثال دانشگاه خودمون رو می زنم که نزدیک ترین دانشگاه به دانشگاه رازی یه .سوال من اینه : کدوم عقل سلیمی قبول می کرد که حتی اون مسیر کوتاه 5 دقیقه ای 80 تا دختر رو بیارم وسط خیابون و تا اونجا پیاده ببرمشون ؟؟؟حالا دانشگاه های دیگه که دورترند رو دیگه بیخیال !! پس این الزام بود که دانشگاه رازی به عنوان میزبان و محور این تجمع وسایل ایاب و ذهاب دانشجوها رو فراهم کنه که هم راحت بیان تجمع و هم برسن به کلاس های بعدیشون .
3 - نوشته بودند که : « خانم ها و آقایانی با سن 30 سال و همراه بچه در این تجمع بودند و این نشون میده که دانشجو نبودند!!!»
چه استدلال مسخره ای !! من همین الان حداقل چهارنفر از دوستام میان جلوی چشمم که اون روز توی تجمع بودند ، سنشون از سی سال هم بیشتره ، به جای یه بچه یکیشونم سه تا بچه داره ولی الان دانشجوئه !! به نظرتون نمیشه ؟؟؟؟!؟!؟
4- صحبت از زنجیره انسانی شده بود و کتک کاری دانشجوها توسط بسیجی ها و امثالهم ... !!!
اتفاقا اتفاقا از قشنگ ترین اتفاقات این تجمع همین قسمت بود که عده ای از دانشجویان موسوم به سبزها !!! یکدفعه در حین حرکت خواهران از جلوی دانشکده فنی به سمت مزار شهدا ، به طرف دخترا اومدن و شروع به دادن شعار کردند که تعدادی از پسرای دانشجو که خیلی هاشونم بسیجی بودن به دلیل حساسیت دو طرف توی اون لحظه با آرامش و سعه صدر یه زنجیره انسانی دور این افراد کشیدند که تو اوج احساسات !! نه سیخ بسوزه نه کباب . به محض رد شدن دخترا هم سبزها رو که تعدادشون به 30 نفر هم عمرا نمی رسید به حال خودشون گذاشتند و به سمت مزار شهدا اومدند و بعد از عزاداری هم مراسم تموم شد .
حرف آخر : یادمان باشد خدا می بیند !!!
یا علی مدد و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 12:59 صبح روز
جمعه 88 آذر 27
« هوالقدوس »
تو کسی نیستی آخر، نه مرادی، نه مرید
نه معاویه، نه مولا ، نه حسینی، نه یزید
تو یکی هستی مثل همه لبریز خلل
این همه خبط و خطا از تو بعید است بعید
از تو و خیل شمایی که شمایید هنوز
که نه اویید و نه خویش اید، گرفتار من اید
که شما دل نسپردید به همراهی عشق
که شما بر سر آنید فقط دل ببرید
که شما گوش ندادید به حرف شهدا
که شما رحم نکردید به فرزند شهید
دل ندادید به سالاری آن روح رها
پی نبردید به سرداری آن راز رشید
شعر من بازی سبز خط و نقاشی نیست
خاک ایران همه بوم است، خجالت بکشید
نه بلندید و نه پست اید و نه طاقید و نه جفت
نه امیرید و نه میرید و نه عبد و نه عبید
دین و دنیای شما بازی با خون خداست
بیش از این نقشه به میدان محرّم نکشید
چوب خشکی که به خود رنگ زند نیست درخت
سبز باشید به شرطی که کمی سبز شوید
دل تان سبز، اگر سبزید سرهاتان سبز
سبز مانید و بمانید همه سرخ و سپید
اگر ایرانی آزاده شمایید درود
روزهاتان همه در شادی و شب هاتان عید...
تعجیل در فرج حضرت حجت و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 9:43 عصر روز
چهارشنبه 88 آذر 25
والله بصیر بالعباد
امروز سه شنبه 24 آذر 1388 راس ساعت 12 این تجمع پرشور دانشجویان جهت محکوم کردن اهانت به حضرت امام و اعلام حمایت از مقام معظم رهبری از درب دانشکده فنی شروع و به منظور تجدید میثاق با شهدا به طرف گلزار شهدای گمنام این دانشگاه حرکت کردند و پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر مجددا به سمت دانشکده فنی حرکت کردند . نکته قابل ذکر این بود که به علت جمعیت زیاد نماز در چند نوبت برگزار گردید و حتی بعضی از دانشجویان فقط نماز ظهر را اقامه کردند .
در این تجمع باشکوه که با حضور تقریبا هزار نفری دانشجویان دانشگاه های مختلف استان با محوریت دانشگاه رازی برگزار گردید ، دانشجویان شعارهای جالبی سر دادند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
«خمینی ، خمینی راهت ادامه دارد » ، «سبز فقط سبز نبی ، رهبر فقط سید علی » ، « حزب فقط حزب الله ، سید علی ، روح الله » ، « مرگ بر آمریکا » ، «دانشجو بیدار است از توطئه بیزار است » ، «دانشجو می میرد ، ذلت نمی پذیرد » ،« حزب فقط حزب علی ، رهبر فقط سید علی » و....
هم چنین دانشجویان کاغذهای را به دست داشتند که شعارهای جالبی روی آن بود :
« سبز ما رنگ دیانت دارد نه درون مایه کفر » ، « ما جمله برآنیم تا جامعه فتنه ز تن سبز درآریم » ، « شهید آیت الله حسین غفاری : دشمن خمینی کافر است ...» ،« مرگ بر دیکتاتور مخملی » و...
در این میان تعدادی از دانشجویان موسوم به جریان سبز !!! که با تکیه بر شهود حاضرین و عکس ها و فیلم ها تعدادشان به 30 نفر هم نمی رسید !!!! قصد اخلال در برنامه را داشتند که با شعارهای کوبنده جمعیت پرشور دانشجویان روبرور شدند .
دانشجویان با شعارهایی از قبیل :« منافق حیا کن ، دانشگاه رو رها کن » ، « مرگ بر منافق » ، « مرگ بر ضد ولایت فقیه » ، « هم غزه ،هم لبنان ، جانم فدای ایران » ، « نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی » ،« نقابدار نقابدار ، دانشجویی یا اشرار ؟؟؟؟» و.... این فتنه آنان را نیز ناکام گذاشتند .
در ادامه مراسم ، آیاتی از سوره مائده قرائت شد « من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون » و همچنین چند دقیقه ای هم سخنرانی انجام شد و بعد یکی از دانشجویان به قرائت بیانیه مشترک دانشگاه ها پرداخت و در این میان فریادهای «الله اکبر ...جانم فدای رهبر » ، « خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست » ، «مرگ بر دیکتاتور مخملی » و... دانشجویان در فضای دانشگاه طنین انداز شد .
در پایان مراسم نیز مجددا دانشجویان حاضر در تجمع برای تجدید میثاق با شهدای گمنام در سر مزار این عزیزان حاضر و با توجه به نزدیک شدن ایام سوگواری سالار شهیدان و محرم چند دقیقه ای نیز به عزاداری و سینه زنی حضرت ابا عبدالله الحسین پرداختند ./
عکس هایی از این مراسم تقدیم دوستان : (لازم به ذکر است در روزهای آتی فیلم این مراسم نیز بر روی همین وبلاگ منتشر خواهد شد .)
برای دیدن بقیه عکس ها روی ادامه مطلب کلیلک کنید .... ادامه مطلب...
نویسنده » نرگس » ساعت 2:20 صبح روز
چهارشنبه 88 آذر 25
به نام او که سخت دلم هوای مهربانی هایش را کرده است ...
توی این گیر و دار سیاست کم کم داشت یادم می رفت که منم یه روزی رفتم کربلا و قرار بود خاطراتش رو -ولو بخاطر دل خودم و یادگار موندنش - بنویسم اما به بهونه نزدیک شدن محرم و دوباره هوایی شدن من ، امشب یهو تصمیم گرفتم در مورد کربلا قلم بزنم ...
یادش بخیر چه صفایی داشت ...
نماز صبح رو فرادی توی حیاط حرم حضرت علی خوندیم (چون نماز جماعت برا خانوما نداشت !) و بعد رفتیم روبروی ایوان نجف نشستیم ... - الان احساس می کنم یه خواب بوده ، یه خواب شیرین و کوتاه - زل زده بودم به ایوان نجف و مدام این شعر «ایوان نجف عجب صفایی دارد ...حیدر بنگر چه بارگاهی دارد » توی ذهنم تکرار میشد ... گونه هام زیر بارون چشام خیس شده بود و دلم فقط به عشق مولا می تپید...رفته بودم توی حال خودم که مامانم با یه کاسه آب جلوم ظاهر شد ... خوردن آب از حرم حضرت علی توی کاسه آب سقاخونه امام رضا خوردن داشت و گریزی بود به سمت مشهد ... در کنار منبع نور بودم اما دلم هوای سخت هوای امام رضا کرده بود ...آخ یادش بخیر ...میخواستم « امین الله » بخونم ، بازش که کردم روی صفحه اولش نوشته بود : « وقف آستان قدس رضوی » ...حسابی با امام رضا در کنار مولا خلوت کردم و کلی حرف زدم ...
به هر حال بعد از نماز صبح با همه کاروان سوار بر ماشینی شدیم و به سمت هتل برگشتیم .مختصری استراحت کردیم و ساعت 8 صبح رفتیم مسجد سهله و اعمال و مقام ها رو به جا آوردیم ...روحانی کاروان میگفت حواستون باشه کجا اومدید .میگفت خونه امام زمانه اینجا ...میگفت در مسجد جمکران به روایات نه چندان قوی فقط چهارشنبه ها آقا شرف حضور دارند اما اینجا هر روز ...میگفت و میگفت اما من فقط می شنیدم ، گویا تموم وجودم مسخ شده بود ، هیچ عکس العملی جز بهت نداشتم ...فقط به در و دیوار نگاه می کردم و در مقام ها نماز میخوندم ... من همچنان مثل بقیه سفر توی بهت بودم و همسفرها هم تقریبا همینطور ...
بعد از مسجد سهله رفتیم زیارت یار باوفای حضرت علی (ع) « میثم تمار » و بعد از اون رفتیم به زیارت دوست و یار همیشگی حضرت مولا «کمیل بن زیاد » که خیلی با صفا بود ...چقدر به حالشون غبطه خوردم ...ازشون خواستم برامون دعا کنند که ما هم اماممون رو بشناسیم و معرفت پیدا کنیم و تنهاشون نذاریم ...بعد از این زیارت توی اون گرمای بی نظیر تابستون عراق ! سوار اتوبوس ها شدیم اما متاسفانه دیدیم که یکی از همسفر ها که اتفاقا مشکل قلبی هم داشتند ، گم شدند ، چون وقت اذان بود تصمیم گرفتیم که نماز بخونیم و در این فاصله به دنبال این همسفر بگردیم .نماز خوندیم و بعد بدون پیدا کردن این عزیز به سمت هتل حرکت کردیم و چقدر توی این مسیر ، همسر و دختر این آقا گریه کردند اما چاره ای نبود و مسائل امنیتی و هتل و ...باعث شد که ما برگردیم - البته بگذریم که این قسمت از سفر خاطره تلخی شد اما خوشحالیم که این آقا هتل رو که چندین کیلومتر با مزار حضرت کمیل فاصله داشت رو پیدا کرده بود - به هتل رسیدیم و شام خوردیم و همه خوابیدن جز من ...نمیدونم چرا اونجا اصلا دلت نمیخواد بخوابی حتی توی هتلش ... نمیدونم شاید می ترسیدم اگه بخوابم و بیدار شم ، به این میرسم که همش خواب بوده ... با هر زحمتی که بود یه چند ساعتی خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیدم که نماز صبحم قضا شده ...شاید هیچ چیز در دنیا به این اندازه ناراحتم نمیکنه که برم زیارتگاهی و نمازم قضا بشه خصوصا نماز صبح ...این برای من نشونه خوبی نبود و این دو برابر حالمو بدتر می کرد ...به هر حال رفتیم صبحونه خوردیم و حدود ساعت 8 حرکت کردیم به سمت ....
واقعا دیگه خوابم میاد ، بقیش بمونه واسه بعد ...
خیلی دعا کنید - برای نابودی دشمنان اسلام و مسلمین صلوات
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 12:0 صبح روز
سه شنبه 88 آذر 24
هوالحی
نخست وزیر محبوب امام کجا بودند وقتی حامیانش عکس امام را پاره می کردند ؟؟؟؟
در کنج دلم عکس امام هست نهان ....مردید اگر ! قلب مرا پاره کنید
بشنوید صدای خمینی کبیر را در نوای وبلاگ ...
یا علی و یا حق - خیلی التماس دعا
نویسنده » نرگس » ساعت 9:8 عصر روز
یکشنبه 88 آذر 22
« والله بصیر بالعباد »
بدون شرح !!!
اولین نوبت بنی صدر نسل خود را خوار کرد
هجده تیر دشمنی را خاتمی تکرار کرد
این زمان هم میر حسین آمد به نام مدعی
دشمنی را با ولایت باز هم تکرار کرد
هر سه تن از نسل ساداتند ولیکن بی ولی
دین احمد را نشاید از طمع انکار کرد
دین فروشان را که با دشمن نمودند همرهی
دیدی آخر حرمت خون شهیدان ، خوار کرد
بشنوید صدای خمینی کبیر را در نوای وبلاگ ...
یا علی و یا حق
نویسنده » نرگس » ساعت 8:8 عصر روز
یکشنبه 88 آذر 22